واحدهای کوچک تولیدات خود را با شرایط اعتباری میفروختند و به همین دلیل مشتری هم داشتند. اما در حال حاضر فروش اعتباری برای این واحدها امکانپذیر نیست. چراکه همانطور که گفته شد، تهیه مواد اولیه به صورت نقدی از یک سو و کمبود نقدینگی واحدها از سوی دیگر امکان فروش اعتباری را از واحدهای کوچک گرفته است. علاوه بر این، افزایش قیمتها موجب شده تا مشتریان در خرید کالاها دقت بیشتری داشته باشند و هر کالایی را که در بازار موجود است خریداری نکنند.
محمد طحان پور
حال و روز شرکتهای تولیدکننده لوازم خانگی رو به بهبود است. اگرچه گفته میشود که برخی از این شرکتها زیانده هستند، اما شرکتهایی در این صنعت حضور دارند که فعالیتشان همچنان ادامهدار و سودده است. این شرکتها، شرکتهای بزرگ تولید لوازم خانگی هستند. البته در این میان برخی از شرکتهای تولیدکننده نیز وجود دارند که روند خوبی را طی نمیکنند و کارنامه چندان قابل قبولی ندارند. اغلب این شرکتها نیز در سایز کوچک فعالیت دارند. اینکه چرا این دسته از شرکتها که اغلب زیانده هستند، همچنان به فعالیت خود ادامه میدهند به عوامل مختلف برمیگردد. تعدد کارخانههای ایجادشده در حوزه لوازم خانگی مهمترین مسئلهای است که در این بخش وجود دارد. این در حالی است که در ایران به این تعداد کارخانه نیازی نبوده است. مگر بازار ایران چه اندازه ظرفیت دارد؟ چرا در ایران باید ۱۰۰ کارخانه ساخت یخچال وجود داشته باشد؟ چرا باید ۳۰۰ کارخانه تولید اجاق گاز در کشور فعالیت داشته باشند؟ سیاستهایی که در ایجاد این تعداد کارخانه به کار گرفته شد، ایجاد اشتغال بود. اما این سیاست، بدون برنامهریزی اعمال شد و امروز به مشکل برخورده است. توجه داشته باشید که در حال حاضر کشورهای اروپایی مانند آلمان و ایتالیا، شاید تنها ۱۰ کارخانه تولید اجاق گاز داشته باشند. ولی صادرات آنها بسیار زیاد است. اما در ایران ۳۰۰ کارخانه اجاقگازسازی وجود دارد اما صادرات صفر است. کارخانههای ایرانی نمیتوانند صادرات قابل توجهی داشته باشند چراکه قیمتها و کیفیتهای محصولات، در دنیا رقابتپذیر نیست.
کارخانههای بزرگ و خوبی به تولید لوازم خانگی مشغول هستند که ظرفیتهای بالایی دارند. در صورت تولید کالا توسط این کارخانهها با تمام ظرفیت، مازاد کالا نیز در بازار به وجود میآید. اما این اتفاق نیفتاده و موجب تاسیس زیاده از حد کارخانههای ضعیف لوازم خانگی شده است. حال آنکه آنچه مسلم است، با روندی که ایجاد شده، به مرور زمان شرکتهای ضعیف در تولید لوازم خانگی تعطیل میشوند. باید توجه داشت کالایی که بیکیفیت باشد، پس از تولید آن نیز خدمات خوبی ارائه نشود و قیمت مناسبی نداشته باشد، به مرور زمان از گردونه تولید خارج میشود. در حال حاضر وضعیت جامعه نیز به این مسئله دامن زده و اجازه نمیدهد شرکتهایی که عملکرد خوبی ندارند، به کار خود ادامه دهند و آنها را به تدریج از میدان به در میکند. شرایط این روزها به گونهای است که تولیدکنندگان برای تهیه مواد اولیه باید به صورت نقدی خرید کنند. اما شرکتهای ضعیف چنین نقدینگیای در اختیار ندارند که بتوانند مواد اولیه را به این شیوه تهیه کنند. از طرفی دیگر، تسهیلاتدهی بانکها نیز مشکلات خاص خود را دارد. با تمام این مسائل، کیفیت تولیدات این شرکتها خوب نیست. در نتیجه تقاضا برای کالاهای آنها کاهش مییابد و از آنها در بازار استقبال نمیشود. البته تولیدکنندگان داخلی لوازم خانگی ۶۰ درصد از سهم بازار را در اختیار دارند که این کالاها (کالاهای بیکیفیت) نیز بخشی از این بازار را به خود اختصاص دادهاند.
کالاهای بیکیفیت مربوط به واحدهای کوچک هستند که بازار بزرگی را در اختیار ندارند. در گذشته برای هر کالایی که به بازار میآمد، تقاضا وجود داشت و چندان به کیفیت اهمیت داده نمیشد. علاوه بر این، واحدهای کوچک تولیدات خود را با شرایط اعتباری میفروختند و به همین دلیل مشتری هم داشتند. اما در حال حاضر فروش اعتباری برای این واحدها امکانپذیر نیست. چراکه همانطور که گفته شد، تهیه مواد اولیه به صورت نقدی از یک سو و کمبود نقدینگی واحدها از سوی دیگر امکان فروش اعتباری را از واحدهای کوچک گرفته است. علاوه بر این، افزایش قیمتها موجب شده تا مشتریان در خرید کالاها دقت بیشتری داشته باشند و هر کالایی را که در بازار موجود است خریداری نکنند. به اعتقاد من خارج شدن واحدهای زیانده از بازار مسلما به نفع مردم تمام خواهد شد. زیرا در این شرایط جنس باکیفیتتری به دست آنها خواهد رسید.
البته نمیتوان کتمان کرد که واحدهای تولیدی بزرگ نیز از مشکلاتی رنج میبرند که این روزها فعالیتهای آنها را تحت تاثیر قرار داده است. بزرگترین مشکل واحدهای تولیدکننده بزرگ و مطرح کشور، همان نقدینگی است که تمام صنعت را با چالش جدی مواجه کرده است. اما تفاوت این واحدها با واحدهای زیانده، داشتن تقاضا در بازار است. کالاهای این کارخانهها، مشتری دارد و در بازار خریداری میشود. از طرفی دارای کیفیت و برندهای شناختهشدهای هستند. در نتیجه توجه مشتریان را جلب میکنند. ولی سایه رکود هنوز بر سر بازار لوازم خانگی هست. از یک سو قیمتها افزایش داشته و از سوی دیگر، قدرت خرید مردم کاهش یافته است. این در حالی است که برخلاف ماههای گذشته که کالا در بازار وجود نداشت و فروشندگان به دلیل نگرانی از ناتوانی در جایگزین کردن کالا، عطای فروش را به لقایش بخشیده بودند، در حال حاضر فروشگاههای لوازم خانگی مملو از کالاست، اما تقاضایی برای آن وجود ندارد. /فصل تجارت